به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم؛ حافظ Teddy, Teddy bear, Animals


به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم . استاد شجریان دیدئو dideo

Original: به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد


به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم؛ حافظ Teddy, Teddy bear, Animals

غزلی با مطلع « به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم »، غزل شمارهٔ ۳۵۴ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است. مفهوم و درون‌مایه وزن در اجراها


به مژگان سیه کردی حافظ کِلک

به مژگان ِ سیه کردی هزاران رخنه در دینم، بیا کز چشم ِ بیمارت هزاران درد برچینم، الا ای همنشین ِ دل! که یارانت برفت از یاد، مرا روزی مباد آن دَم که بی یاد ِ تو بنشینم، جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد، که کرد.


آخرین خبر شاعرانه/ به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

غزل شمارهٔ ۳۵۴. به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم. بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم. الا ای همنشینِ دل که یارانت بِرَفت از یاد. مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم. جهان پیر است.


حافظ ⚫ حافظ به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم Persian

به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم. بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم. الا ای همنشینِ دل که یارانت بِرَفت از یاد. مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم


به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم معنی و تفسیر سایت شخصی دکتر علی علیزاده

غزل ۳۵۴- به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم. خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ - ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن.


آخرین خبر تفال/ به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

غزل 354 حافظ با مصرع «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم» شروع می‌شود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ خطاب به معشوق می‌گوید تو با مژه‌های سیاه همانند تیر دین و ایمان مرا نابود کرده‌ای؛ پیش بیا تا بیماری چشمان خمار تو را درمان کنم. گرچه یاران را از خاطر برده‌ای، من یک لحظه تو را از فراموش نمی‌کنم.


به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم Farsi calligraphy art, Persian calligraphy, Farsi

موسیقی اختصاصی رادیو بنوانهبه همراه حافظ خوانی غزل شماره: 354 به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینمبیا کز چشم.


دستبند شعر چرم و استیل به مژگان سیه کردی • گالری بدلیجات ترنج

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم. بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم. الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد. مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم. جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش.


به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم Calligraphy, Arabic calligraphy, Art

دانلود آهنگ جدید محمدرضا شجریان به نام «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم» هم اینک شما کاربران و همراهان گرامی را به دانلود آهنگ فوق العاده زیبا و دلنشین به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم با صدای محمدرضا شجریان به همراه تکست (متن ترانه) و کیفیت های ۳۲۰ و ۱۲۸ در موزیکدل♥ دعوت میکنیم.


به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ، بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

کنسرت یادایام - آواز محمدرضا شجریانhttp://www.shajarian.net/2006/12/blog-post_22.html


آخرین خبر تفال/ به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

مردِ این بارِ گران نیست دلِ مسکینم. من اگر رندِ خراباتم و گر زاهدِ شهر. این مَتاعم که همی‌بینی و کمتر زینم. بندهٔ آصفِ عهدم دلم از راه مَبَر. که اگر دَم زَنَم از چرخ بخواهد کینم. بر دلم گرد ستم.


شعر به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم از حافظ دکتر یوسف شکیبان

دیوان حافظ از حافظ تصحیح محمد قزوینی و قاسم غنی به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم ← بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم بازگشت به بالای صفحه


به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم / غزل حافظ /شعر فارسی /شعر عاشقانه YouTube

به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم. بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم. الا ای همنشینِ دل که یارانت بِرَفت از یاد. مرا روزی مباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم


آخرین خبر شاعرانه/ به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

آواز اخلاقی و عرفانی با اشعاری از مولوی و حافظ. به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم. بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم. الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد. مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو.


به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم بازیگرنیوز

غزلی با مطلع «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم»، غزل شمارهٔ ۳۵۴ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

Scroll to Top